شب یلدا

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه .من بدک نیستم اما میشه گفت تا الان حدود ا ماهه در گیر ماجرای عفونت گوش پرنیان خانم هستیم.دیشب شب یلدا بود .اما ما روز جمعه توی خونه مامانم جمع شدیم .خانواده دایی بزرگم وخاله کوچکم هم امده بودن خونه مامان.تا ساعت 12 اونجا بودیم واخر شب اومدیم خونه .روز چهارشنبه که پرنیان خانم رو دکتر بردیم دکتر گفت جرم گوشش زیاد شده باید برا شست وشو بره .از روز چهارشنبه هم پرنیان بایس قطره گلیسرین برا گوشش استفاده میکرد تا برا شست وشو اماده میشد روز شنبه پرنیان توی مهد جشن یلدا داشتن .من کمی دیرتر  فرستادمش .موهاشم درست کردم ست لباس قرمز سفید پوشید وبا باباش رفت .ظهر که اومدن دیدم یه کادو گنده بغلشه ازش پرسیدم گفت خاله داده .امیر گفت هدیه مهدکودکه.با امیر بازش کردن یه دونه بی بی بود البته پرنیان یکدونه از اینا داشت اماکله اش خراب شده بود .خیلی خوشش اومده بود.عصر هم ساعت  چهار ونیم بردیمش برا شست وشو و دکتر گفت برین نوار گوش بگیرین چون پرده گوش التهاب داشت.دوساعت نشستیم تا نوبتمون شد ونوار گوش گرفته شد .بعد هم نوار رو نشون دکتر دادیم .بله پرنیان خانم باز هم گوششون عفونت داشت ایندفعه یه انتی بیوتیک دیگه تجویز شد.ساعت 7 اومدیم خونه.امیر علی همه کارهاشو انجام داده بود البته گزارش ریز ریز کاراشو مرتب پشت تلفن میداد.شب خونه عمه ام دعوت داشتیم هم برا یلدا هم تولد عروسش .ساعت 9 رسیدیم اونجا  من داشتم میمردم از خستگی امیر رو مامور پرنیان کردم چون خونه اشون خیلی پله داره.امیر هم حوصله نداشت باهاش بره بالا وپایین همون پایین پله نشسته بود ونمیذاشت اینا بالا وپایین بشن

اخر شب هم اومدیم خانه وبچه ها خوابیدن .منم اومدم وب ورفتم به دوستام سر زدم.اما امروز نتونستم به هیچکدوم از دوستان سر بزنم همش ارور میداد.صبح پرنیان رو رسوندم مهد توی خیابون منتظر مامانم شدم بیا دنبالم با هم بریم بیرون تا یکسری کاراشو انجام بده.هوا خیلی سرد بود وسوز میومد.زود اومدیم خانه وبنده هم به امور خانه واشپزی مشغول شدم تا اهل خانه رسیدن نهار خوردن .دختری خوابید اما امیر رفت پایین پیش دایی اش .الان هم امیر اومده بالا اما به خواب رفته پرنیان خانم هم خوابه .منم دیگه باید برم.فردا اربعین هست به مجالس عزاداری میروید منو بچه ها رو یادتون نره برای دعا.