پرنیانپرنیان، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 19 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

مامانی ودوتا عشق کوچولوش

نوشته ای برا مادرم نازنینم

مادرم از محبتهایت  بی نهایت ممنوم از رنجهایی که همراهمون کشیدی  شرمنده ام .با وجود اینکه خودم  دوتا بچه دارم اما اگر هر روز صدایت را نشنوم گم کرده ای دارم. مادر نازنینم امیدوارم سایه ات همیشه بالای سر ما باشه از همین جا از طرف خودم وبچه هام وداداشی روزت رو پیشاپپیش تبریک میگم .انشالله امسال سال بهتر وشادی براتون باشه. ...
26 فروردين 1393

روز نوشت فروردین 1393

دوستای گلم عزیزای من جونم براتون بگه تا لحظه اخر دم سال تحویل بنده مشغول امو خانه داری بودم .البته صبحش با همسر وبچه ها رفتیم تا بتونیم دستگاه گیم امیر اقارو راه بندازیم تا عیدی بتونه بازی بکنه .همانجا مامانم زنگ زد گفت خونه نیستی گفتم نه .گفت که دختر خاله اش سکته    وفوت کرده .سنشون بالا بود ولی زن بسیار مستقل ومهربونی بود.یه پیر زن خیلی شیک .شاید باورتون نشه تمام کارهاشو کرده حتی باقلوای مخصوصش رو هم پخته بود .خیلی ناراحت شدم .مامانم تا ساعت 5 بعد از ظهر کنار دختراش بود .ساعت 6 مامانبزرگم زنگ زد بیا سفره هفت سین برام بچین فردا صبح همه میان پیشم من بیچاره هم رفتم با پته و جام براش سفره انداختم .خداروشکر مقبول افتاد .مامانم وبابام...
17 فروردين 1393

عید نوروز مبارک

سلام به شما وسلامی به بهار.ببخشید خیلی در گیر کارها بودم ونتونستم بیام بنویسم .شرمنده .توی این مدت یه سفره هفت سین برا مهد پرنیان خانم درست کردم حتی تنگ ماهی هم گذاشتم براش .یک روز هم رفتم مهد با مامان یکی از بچه ها تخم مرغ سفالی با برچسب تزیین کردم.دنیا ی بچه ها خیلی باصفا وگرم بود . جمعه هفته پیش هم نوبت کلاس پرنیان ویک کلاس 3 ساله ها برا جشن بود.نمیدونین وقتی جوجه کوچولوم رو تو لباس محلی سبز رنگ دیدم چقدر ذوق زدم.خیلی خوب برنامه اش رو اجرا کرد .سرود دسته جمعی هم بچه های کلاس خوندن .به نظر خودم مربی پرنیان خیلی بهتر از اون کلاس کار کرده بود اخه تجربه اش خیلی زیاده .همین جا ازشون تشکر میکنم .خاله مهری دستتون درد نکنه .پروسه خرید لباس هم تم...
23 اسفند 1392